تخت طاووس به سفارش شاهجهان، پادشاه گورکانی هند، ساخته و در تالار بار خاص قلعه سرخ دهلی قرار داده شد. از تختگاه تخت جمشید بهعنوان پایتخت آیینی هخامنشیان گرفته تا نقش اسطورهای «طاق دیس» در شاهنامه، تاریخ ایران سرشار از روایتهایی است که نشان میدهد تخت پادشاهی جایگاهی آیینی، هنری و سیاسی داشته است.
با گذشت زمان و تغییر سلسلهها، تختها نیز دستخوش دگرگونی شدند؛ برخی را به غنیمت بردند، برخی بازسازی شدند و برخی دیگر برای همیشه از میان رفتند.
در «شاهنامه، کتاب مقدس ایرانیان» به قلم سهراب چمنآرا آمده است: «تختی بود شبیه طاق که آن را طاق دیس مینامیدند و خسرو آن را در میدان اسبدوانی نهاده بود. این تخت از زمان ضحاک ناپاک و ناپارسا باقیمانده بود که فریدون به مردی در دماوند به نام جهن برزین ۳۰ هزار درم داد تا آن را بسازد. منوچهر و ایرج هفتچشمه گوهر به آن افزودند و چون نوبت به کیخسرو رسید و لهراسب و بعد از او گشتاسب، همینطور تا زمان اسکندر که از بیدانشی آن را از بین برد.»
از قدیمیترین تخت که تنها نام آن در اشعار و ادبیات باقیمانده است که بگذریم، سه تخت در تاریخ معاصر قاجار و پهلوی بیش از نمونههای متاخر خود در یادها ماندهاند: تخت طاووس (اصل هندی) که در قرن هجدهم میلادی به ایران آورده شد، تخت طاووس قاجاری (تخت خورشید) که در دوره قاجار ساخته شد و تخت نادری که اکنون در خزانه ملی نگهداری میشود.
تخت طاووس؛ غنیمت جنگی نادرشاه از هندوستان
تخت طاووس در اصل تختی سلطنتی بود که در سده هفدهم میلادی به سفارش شاهجهان، پادشاه گورکانی هند، ساخته و در تالار بار خاص قلعه سرخ دهلی قرار داده شد. این تخت از چوب بود و با طلا و جواهرات کمیاب مانند یاقوت، زمرد، مروارید و الماس تزیین شده بود. در پشت تخت، دو طاووس با پرهای گشوده طراحی شده بودند که سبب شهرت آن به این نام شد. الماس معروف «کوه نور» نیز در این تخت کار گذاشته شده بود.
نادرشاه افشار در سال ۱۷۳۹ میلادی، پس از لشکرکشی به هند و شکست دادن محمدشاه گورکانی، این تخت را بههمراه جواهرات سلطنتی و هشت تخت جواهرنشان دیگر به ایران آورد.
پس از قتل نادر در سال ۱۷۴۷، این تخت در جریان ناآرامیهای پس از مرگ او تخریب و جواهراتش به تاراج رفت و امروز اثری از آن تخت اصلی موجود نیست. برخی مدعی شدهاند ممکن است از نیمه پایینی آن برای ساخت تخت خورشید استفاده شده باشد، هرچند مدرکی در تایید این ادعا موجود نیست.
...