تهران در سه‌گانه بحران: خاموشی، بی‌آبی، آلودگی هوا

تهران در سه‌گانه بحران: خاموشی، بی‌آبی، آلودگی هوا
۱
۱

تابستان ۱۴۰۴ برای پایتخت ایران، فصل بحران است: قطعی‌های گسترده آب و برق، آلودگی شدید هوا و زیرساخت معیوبی که تاب این فشار را ندارد. تهران به نقطه هشدار رسیده؛ آیا هنوز راه نجاتی باقی مانده است؟

تهران در تابستان ۱۴۰۴ بیش از هر زمان دیگری درگیر اختلال‌های هم‌زمان و زنجیره‌ای است؛ کلان شهری که نه تنها نفس کشیدن در آن سخت شده، بلکه آب و برق هم در بسیاری از مناطقش به صورت متناوب قطع می‌شود.

برای پایتختی با بیش از ۱۵ میلیون جمعیت، بحران‌های زیست‌محیطی و زیرساختی دیگر موضوعاتی برای هشدارهای آینده نیستند، بلکه به واقعیت روزمره بدل شده‌اند.

ناصر کرمی، اقلیم‌شناس و کارشناس محیط زیست، در گفت‌وگو با دویچه وله فارسی “عدم پیش‌بینی آینده، مدیریت سرزمینی درست و سرمایه‌گذاری مناسب برای آینده و تامین زیرساخت‌های آب و برق” را علت این بحران‌‌ها دانسته و می‌گوید: «ما از ۳۰ -۲۰ سال پیش این وضعیت را هشدار می‌دادیم. می‌گفتیم وضعیت آب به اینجا خواهد رسید. گفته بودیم که موج‌های ریزگرد شدیدتر خواهند شد. مشخص بود که با توسعه بی‌ضابطه متروپل‌های بزرگ شهری وضعیت به اینجا خواهد رسید. همه اینها پیش‌بینی شده بود. حاکمیت می‌دانست اما کاری برای آن نکرد و در نتیجه وضعیت کنونی بروز پیدا کرد.»

اعظم بهرامی، کارشناس و پژوهشگر محیط زیست، نیز بر “خودساخته بودن بحران کنونی در ایران” تاکید می‌کند. او به دویچه وله فارسی می‌گوید: «درست است که تغییرات اقلیمی با وضعیت کنونی هم‌افزایی داشته است اما بخش مهمی از شرایط بحرانی مرتبط با سیاست‌گذاری‌های حاکمیت در توزیع جمعیت، الگوهای کشاورزی، سرمایه‌گذاری‌برای شناخت و پیش‌بینی بحران‌ها و حتی تاب‌آور کردن سرزمین‌هاست. این در واقع کار حکومت‌هاست که با توجه به قوانین موجود، سرمایه‌گذاری و سیاست‌گذاری کنند و بر اجرای آنها نظارت و کنترل داشته باشند. ما هیچکدام از اینها را در ایران نداریم.»

به گفته بهرامی حتی در هفت سند توسعه، از جمله “سند آمایش سرزمین و سند پایش فقر” که نقشه راه حداقلی برای جمهوری اسلامی بوده‌اند نیز مسئله آب به شکل ناباورانه‌ای نادیده گرفته شده است.

او با اشاره به اینکه بخش زیادی از منابع آب‌زیرزمینی در ایران مصرف شده‌اند، می‌افزاید: «در تقسیم ۹ منطقه در برنامه سند آمایش سرزمینی، حوزه‌های آبی در نظر گرفته نشده‌اند. یعنی مشخص نیست که حوزه‌های آبی چه نقشی در تقسیم سرزمینی و برنامه‌ریزی برای استان‌هایی که در یک گروه هستند داشته‌اند. یا اینکه در سند برنامه هفتم توسعه و به تبع آن بودجه ۳-۲ سال اخیر حتی به شدت کاهش بودجه و کاهش سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مورد نیاز مثل تغییر اقلیم، پالایش آلاینده‌های هوا، مدیریت بحران و حمایت از کارگران و کشاورزان و امنیت غذایی وجود داشته است.»

تهران در میان سه بحران حیاتی

در روزهایی که دمای هوا به بالای ۴۰ درجه می‌رسد، قطعی چندساعته برق در سراسر استان تهران، نه فقط آسایش بلکه سلامت ساکنان را هم تهدید می‌کند. گزارش‌ها از شهرک‌های صنعتی اطراف تهران نشان می‌دهد که خاموشی‌ها تا چهار روز در هفته ادامه دارد و هزاران کارگاه و واحد تولیدی ناچار به تعطیلی موقت شده‌اند.

بر اساس گزارش روزنامه “هم‌میهن”، فقط در یکی از این شهرک‌ها حدود سه هزار واحد فعالیت خود را متوقف کرده‌اند. برخی از این مناطق عملاً به شهرک‌های نیمه‌متروکه بدل شده‌اند و ساکنان آن، کارگران مهاجر، حالا نه برق دارند، نه کار، نه حتی اندکی آسایش از گرما.

در همین حال، بحران آب نیز قدرت‌نمایی می‌کند. طبق آمار رسمی، میزان بارش‌ها در سال جاری نسبت به میانگین بلندمدت بیش از ۴۰ درصد کاهش داشته و سطح ذخایر سدهای تهران به پایین‌ترین حد در یک دهه اخیر رسیده است.

اما آمار به‌تنهایی گویا نیست. وقتی در جنوب تهران، مردم بشکه‌های پلاستیکی در حیاط خانه می‌گذارند تا باقیمانده آب کم‌فشار را برای مصرف شب ذخیره کنند، بحران آب از یک مسئله کلان به یک اضطرار خانگی تبدیل می‌شود. بعضی از ساکنان گزارش کرده‌اند که روزهای متوالی با قطعی کامل یا فشار نزدیک به صفر روبه‌رو بوده‌اند و حتی امکان استفاده از کولرهای آبی را هم ندارند.

آلودگی هوا نیز در جای خود باقی است. شاخص کیفیت هوا حتی در تیر و مرداد نیز به مرزهای خطرناک رسیده است. چیزی که این بحران‌ها را از حالت طبیعی خارج می‌کند، تداوم و هم‌زمانی آن‌هاست. قطعی برق یعنی خاموشی سیستم‌های تصفیه یا سرمایش، که خود مصرف آب را بالا می‌برد. کمبود آب یعنی کاهش تولید برق در نیروگاه‌های برق‌آبی. آلودگی هوا با گرمای شدید تشدید می‌شود و همه‌ی این‌ها در نبود مدیریت یکپارچه به یکدیگر خوراک می‌رسانند.

...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *