پس از درگذشت جبار باغچهبان، او مسئولیت آموزشگاه باغچهبان و سپس مدیریت فنی «جمعیت کر و لالها» را بر عهده گرفت
ثمینه باغچهبان، نویسنده و آموزگار کودکان، از تبار خانوادهای که نامشان با آموزش و پرورش در ایران گره خورده است، کمتر از یک سال پس از آنکه خبر رسید در آستانه ۱۰۰ سالگی صاحبخانهاش او را به دلیل ناتوانی از پرداخت اجارهبها جواب کرده است، درگذشت و جامعه فرهنگی ایران آموزگاری دیگر را که عمرش را وقف کودکان کرده بود، از دست داد.
ثمینه باغچهبان، بر اساس روایت دخترش مریم پیرنظر، پس از انقلاب و مصادره آموزشگاه باغچهبان، ناگزیر به ترک ایران شد. او به دلیل فشارها و ممنوعالخروجی، روزها در خفا زیست و سرانجام به ترکیه گریخت از آنجا به فرانسه و سپس آمریکا رفت. با این حال، چهار سال پیش از درگذشتش به ایران بازگشت تا بار دیگر در سرزمین مادری به فعالیتهای فرهنگی ادامه دهد، اما زندگی برای او در وطن هم آسان نبود؛ پاییز گذشته دخترش خبر داد که به دلیل ناتوانی در پرداخت اجارهبها مجبور به ترک تهراناند.
ثمینه باغچهبان، دختر جبار باغچهبان، با نگارش کتابهایی همچون «پل چوبی» و «نوروزها و بادبادکها» سهمی بزرگ در ادبیات کودکان ایران دارد. او که آرزو داشت واپسین سالهای زندگیاش را در ایران سپری کند، سرانجام بیستوششم شهریور ۱۴۰۴ چشم از جهان فروبست.
زندگی، کار و تحصیلات
ثمینه باغچهبان چهارم اسفند سال ۱۳۰۶ در تبریز به دنیا آمد؛ همان جایی که پدرش سه سال پیشتر کودکستان «باغچه اطفال»، نخستین کودکستان ایران، را تاسیس کرده بود.
او از همان آغاز در فضای آموزشی و تربیتی رشد کرد که جبار باغچهبان با آرمانهای نوگرایانهاش بنیان گذاشته بود. چند سال بعد خانواده به شیراز کوچ کردند و ثمینه در کودکستانی که پدر در آن شهر تاسیس کرد، پرورش یافت.
تجربه آن کودکستان در ذهن او چنان پررنگ ماند که حتی در سالهای پیری از آن بهعنوان نمونهای کامل از تربیت کودک یاد میکرد؛ جایی که به گفته او، کودکان با تربیت حواس، پرورش شخصیت، آداب معاشرت و تمرین جسارت و اعتماد به نفس بزرگ میشدند. از همان سالهای نخست، آموزههای پدر درباره راستگویی، صمیمیت و دوری از ترس و خجالت، در شکلگیری شخصیت او اثر گذاشت.
ثمینه پس از انتقال خانواده به تهران در سال ۱۳۱۱، مسیر تحصیلی خود را ادامه داد. او دوران دبستان و دبیرستان را تا پایه دوم متوسطه گذراند و سپس به دانشسرای مقدماتی پامنار راه یافت و همزمان تدریس در «مدرسه کر و لالها» را هم آغاز کرد؛ همان مدرسهای که پدرش در محله سنگلج تهران تاسیس کرده بود.
راهنمایی استادانی چون بدرالملوک بامداد و مهری آهی راه او را به دانشسرای عالی باز کرد و در سال ۱۳۲۷ از رشته زبان انگلیسی فارغالتحصیل شد. دو سال بعد، با بورس تحصیلی راهی آمریکا شد و در کالج لیندنوود در ایالت میسوری در زمینه آموزش و پرورش ناشنوایان تحصیل کرد. او در سال ۱۳۳۲ مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه کلمبیا گرفت و در همانجا تحصیل در رشته گفتاردرمانی را آغاز کرد.
ثمینه پس از بازگشت به ایران، بهسرعت در عرصه آموزش و اصلاح روشهای تدریس فعال شد. او در جلسات دفتر کل امور ابتدایی در کنار چهرههایی چون عباس یمینیشریف، لیلی آهی و توران میرهادی شرکت داشت و در سال ۱۳۴۰ مسئولیت تشکیل دورههای کارآموزی و کارورزی آموزگاران کلاس اول را در سراسر ایران بر عهده گرفت.
ثمینه باغچهبان کتاب «روش تدریس مخصوص سپاه دانش» را نیز بر اساس شیوههای پدرش تهیه کرد؛ اثری که بعدها در افغانستان و تاجیکستان نیز استفاده شد.
پس از درگذشت جبار باغچهبان، او مسئولیت آموزشگاه باغچهبان و سپس مدیریت فنی «جمعیت کر و لالها» را بر عهده گرفت. در سال ۱۳۴۵ بهعنوان مدیر امور بالینی و مسئول دوره تربیت متخصصان شنواییسنجی و رابط ناشنوایان در دانشگاه ملی فعالیت کرد و در ۱۳۵۰ مدیرعامل سازمان ملی رفاه ناشنوایان شد. افزون بر این، از سال ۱۳۴۱، همزمان با تاسیس شورای کتاب کودک، همکاری خود را با این نهاد آغاز کرد و تا سالها آنجا نقش فعالی داشت.
...