زندان قرچک که در ابتدا بعنوان مرغداری طراحی شده بود، امروز به نماد نقض سیستماتیک حقوق بشر در جمهوری اسلامی تبدیل شده، این زندان در وسط بیابان های ورامین قراردارد. براساس اظهارات یکی از زندانیان، «وفور حشرات موذی، از جمله سوسک» در این زندان گزارش شده و این محل «جایگاه تردد موش، سمندر، مارمولک و حتی رتیل سمی است.» زندانیان در «فضایی بسیار کوچک، بدون تهویه و نور کافی» نگهداری میشود. زندان قرچک تنها محدود به حضور زنان نیست. در این زندان کودکان تا دوسالگی همراه با مادران زندانی خود زندگی میکنند، کودکانی که تحمل شرایط سخت و ناگوار زندان برای آنها دشوار است. این کودکان در آسیبپذیرترین دوران رشد خود، یعنی ماههای اولیه زندگی که هنوز سیستم ایمنی بدنشان تکمیل نشده است، در محیطی آلوده، با تراکم بالا جمعیت و نبود غذا و آب کافی و سالم به سر میبرند. سازمان حقوق بشر ادامه فعالیت این زندان را «لکه ننگی بر وجدان جهانی» دانست، خواهان بسته شدن فوری زندان قرچک شد. نا گفته نماند که این یکی از صدها زندان مخوف رژیم میباشد.
زندان صیدنایا در دهۀ هشتاد تأسیس شد، پس از آغاز اعتراضها در سوریه در سال ۲۰۱۱ که در پی سرکوب خونین مردم توسط نیروهای دولتی به سرعت زندان صیدنایا را از مردم معترض پر کرد. این زندان به وازت دفاع سوریه وابسته بود و وزارت دادگستری هیچ تسلطی بر آن نداشت . زندان صیدنایا، یکی از سری ترین مکانها در جهان با سیاه چال های متعدد به شمار میآمد، که در چند دهه گذشته، نام این زندان ترس و وحشت در دل سوریها میانداخت. پس از اعدام زندانیان یا مرگ شان در زندان، عملیات انتقال اجساد به تدریج صورت میگرفت و قربانیان در گورهای دستهجمعی به خاک سپرده میشدند.
درحالیکه روزانه اسناد جدیدی از جنایت های رژیم اسد منتشرمیشود. وسیم الاسد پسر عموی بشار اسد در اظهاراتی خطاب به مردمی که بدنبال وابستگانشان درزندان صیدنایا سرگردان بودند گفت دنبال زندانیان نگردید زیرا، از سال ۲۰۱۹ بیش از ۱۳۹۰۰۰ زندانی اعدام شده، اجسادشان سوزنده و خاکستر آنها با کامیون به دریا ریخته شده است.
اسد تمام این جنایات را با پشتیبانی مالی و نظامی جمهوری اسلامی انجام داد. گذشته ازهزینه های پنهان جانی و مالی این همه سال، برطبق اسناد، جمهوری اسلامی تا سال ۱۳۹۹ حدود ۵۰ میلیارد دلار از منابع کشور را صرف حمایت از حکومت جانی بشاراسد کرده است. تا کنون میانگین تعداد خانوادههای ایرانی در حدود ۲۴ میلیون خانوار در نظر گرفته میشود. با در نظر گرفتن نرخ دلار در(آذر ۱۴۰۳) معادل ۹۴ تا ۱۵۶ میلیون تومان برای هر خانواده می باشد.
رژیم بشار اسد سقوط کرد، این سوال در میان افکار عمومی ایران ایجاد شده که سرانجام این پولها چه میشود؟ در واقع فشار اقتصادی و قطعی برق وگاز باعث شده تا مردم نسبت به ماجراجوییهای ایدئولوژیک و منطقهای جمهوری اسلامی ابراز مخالفت کنند. خصوصا که همین یک هفته پیش خبر کمکهای مالی ایران به خانوارهای لبنانی منتشر شده است. به گفته نعیم قاسم، دبیرکل جدید حزبالله لبنان، ایران تعهد کرده به هر خانوار که خانهاش در بیروت ویران شده، در مجموع “۱۴ هزار دلار” پرداخت کند. سقوط اسد ضربه ای جدی به نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه وارد کرده است. سوریه تحت حاکمیت اسد، حلقه ای کلیدی در محور مقاومت ایران بود که شامل حزبالله لبنان، حوثیهای یمن و گروههای شبه نظامی سپاه درعراق بودند. با سقوط این محور، رژیم با چالشی جدی روبه رو می باشد.