سواتی ورشنی مدتهاست که وقت خود را صرف چتربازی میکند. او اکنون قرار است نخستین زنی باشد که از ارتفاع بسیار بالا بر فراز زمین سقوط آزاد میکند و با چتر به زمین فرود میآید.
ورشنی، که سابقه ۱۲۰۰ پرش با چتر دارد و دارای مدرک دکتری است، اصالتا اهل هند و یکی از سه پژوهشگر در پروژه «هرا رایزینگ» است؛ پروژهای غیرانتفاعی که در نظر دارد برای نخستین بار یک زن را به جو (اتمسفر) زمین بفرستد.
دو گزینه دیگر این پروژه که فرصت پرش از استراتوسفر را داشتند یکی الیانا رودریکز از کلمبیا و دیگری دایانا والرین خیمنز از کاستاریکا است. فرد انتخاب شده در نهایت پس از ۱۸ ماه آموزش، برای پرش از استراتوسفر آماده میشود و دو فرد دیگر نیز کار پشتیبانی زمینی و بخش آموزشی تیم را بر عهده خواهند گرفت.
پروژه «هرا رایزینگ» در واقع با هدف شکستن موانع جنسیتی ایجاد شده است. در عین حال، کار تامین تجهیزات در این پروژه به عهده شرکت توسعه فضایی پاراگون بوده است. پرش از این ارتفاع رکورد چتربازی قبلی را نیز خواهد شکست.
وبسایت اسپیس در گفتوگو با ورشنی، جنبهها و زوایای پنهانی قصد و انگیزه او برای مشارکت در چنین پروژهای را شرح داده و از ورشنی پرسیده است که این پروژه به لحاظ تاریخی چه اهمیتی میتواند برای او داشته باشد. در ادامه، این مصاحبه را بخوانید.
درباره تجربه چتربازیتان به ما بگویید.
ورشنی: تحصیل و مسیر شغلی من با چتربازی گره خورده است. از این رو، من چتربازی را شروع کردم تا آن را در فهرست کارهایی بگذارم که قصد دارم در زندگی بکنم. از چتربازی بسیار لذت بردم. در سقوط آزاد واقعا احساس راحتی داشتم. چتربازی را دوست داشتم، اما میخواستم برگردم و آن را بهعنوان یک سرگرمی جالب پی بگیرم. برای تحصیل در دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه کمبریج پذیرفته شده بودم و در راه ادامه تحصیل در مقطع دکتری در دانشگاه اِمآیتی بودم. واقعا چیزی را میخواستم که بهکلی متفاوت باشد و راهی باشد برای رهایی از کاری که در زندگی روزمرهام میکنم. شروع کردم به گرفتن گواهینامهها، آموزش دیدن، یادگیری بیشتر درباره این ورزش، یادگیری اینکه روشهای متفاوتی برای پیشرفت و کارهای متعددی برای انجام دادن وجود دارد. چیزهای بسیاری درباره پرواز در آسمان آموختم.
چتربازی به چیزی تبدیل شد که خیلی بیش از آنچه پیش از این تصور میکردم برایم شبیه به آموزش علمی بود. صرفا راه دیگری برایم بود تا هدف یادگیری دائم و بیوقفه را دنبال کنم. رشتههای بیشتری برای امتحان کردن وجود دارد. رویدادهای بیشتری وجود دارد برای اینکه آدم به آنها برود. مسابقات هم هست. این راه تبدیل شد به سفری بیپایان که در کنار حرفه دانشگاهی من پیش میرود.
چگونه با هرا رایزینگ آشنا شدید؟
ورشنی: بنیانگذاران این پروژه با بعضی از افراد فعال در چتربازی تماس گرفتند که ببینند چه کسانی گزینه خوبی برای شرکت در این پروژه خواهند بود. آنها معیارهایی داشتند. میخواستند آن شخص زن باشد، ترجیحا با زمینهای در رشتههای علم، فناوری، مهندسی، و ریاضی، و از اقلیتی کمتر شناختهشده هم باشد. مجموعهای از گفتوگوها با آن تیم داشتم و متوجه شدم که این کار چگونه انجام میشود. در ادامه، درباره علاقهمندیهایم پرسیدند. آیا من این کار را به دلایل درستی میکنم؟ در این دوره، من با همتیمهایم که دو پژوهشگر دیگر انتخابشده برای این پروژهاند آشنا شدم. زمانی که برای امتحان لباس فضایی به هوستون رفتیم، دیانا و الیانا را دیدم. تجربهای واقعا باورنکردنی بود. در نهایت تعجب دیدم که هر سه نفر ما در حال رقابت بر سر این بودیم که فردی باشیم که قرار است از فضا بپرد. اما نه؛ بیشتر شبیه این بود که ما تیمی شامل سه زن هستیم که قرار است این کار را بکنیم. عالی بود. من در حرفه دانشگاهیام دیدهام که بین کار تیمی و رفاقت در آزمایشگاه و انجام پروژه تفاوت وجود دارد- یک جور فضای بسیار رقابتی وجود دارد که در آن، افتخار یک نفر است که نامش را بهعنوان اولین نویسنده روی مقاله بگذارد.
برنامه تیم شما چگونه است؟
ورشنی: بخشهای گوناگونی از طراحی لباس فضایی در این برنامه وجود دارد. آموزشهایی وجود دارد که هر سه نفر ما باید برای آماده شدن برای این رویداد آنها را بگذرانیم. در ادامه، مجموعه کاملی از کارهای پژوهشی نیز انجام میشود. مثلا در مورد طراحی سکو، آنچه در واقع ما را به سوی فضا میبرد، و برخی از آزمایشهایی که در دست انجام است و البته جنبه آموزشی نیز دارد.
قرار است کار با اندازهگیری لباسها شروع شود. دغدغههای مختلفی وجود دارد که طراحان لباس باید آنها را در نظر بگیرند تا لباس را متناسب با هر یک از ما سه نفر آماده کنند. ما همه زن هستیم و از نظر جسمی کوچکتر از فضانورد متوسط به حساب میآییم. این مسئلهای است که وقتی برای امتحان کردن لباسها رفتیم متوجه شدیم، چون که لباسها همه برای ما کمی بزرگ بود. مفاصل آنها بهنوعی در جای نامناسبی قرار داشت که با بدن ما تطابق نداشت و دامنه حرکتی محدودی داشتیم.
فکر میکنم زمانی که نوبت به تمرین پرش میرسد، مسائل زیادی در این مورد وجود خواهد داشت. تمرینها را باید در مکانهای مرتفع انجام دهیم و یاد بگیریم که چگونه بدنمان را کنترل کنیم و چطور از بدنمان در محیطهای مرتفع استفاده کنیم. در ادامه، آموزش پرش هم وجود دارد. فکر میکنم این مرحله شامل یک سری پرش در ارتفاعهای زیاد و رفتن به ارتفاعهای بالاتر خواهد بود.
امیدوارید که از این تجربه چه چیزی به دست آورید؟
ورشنی: نمیدانم که هنوز پاسخ کاملی برایتان دارم یا خیر. اما نگرش من درباره این پروژه این است که ترکیبی عالی از برخی از مهمترین علایق من است. ترکیب علم و مهندسی است، یعنی شغل من. چتربازی بهعنوان سرگرمی و از سویی، اشتیاق من برای ارائه و گنجاندن در هر دو این زمینهها.
من کارهای زیادی برای نشان دادن ضرورت تنوع نژادی و حضور اقلیتها در عرصه ورزشهای فضای باز کردهام و سعی کردهام زنان و اقلیتهای کوچکتر را ترغیب کنم که به سراغ علم، فناوری، مهندسی، و ریاضی بروند. داشتن هر سه مورد از این علاقهمندیها در یک جا و در قالب یک پروژه برایم واقعا باورنکردنی است.