واکنش‌ها به مرگ رئیسی

واکنش‌ها به مرگ رئیسی
۵۶
۷۲

در پی مرگ رئیس جمهور جمهوری اسلامی در سانحه ی سقوط هلیکوپتر شاهد واکنشهای متفاوتی در جهان بودیم. در یک طرف عزا و گریه بود و در طرف دیگر جشن و شادی. اینکه یک مرگ می تواند واکنش‌های متفاوتی به همراه داشته باشد، خود جای مطالعه و کنکاش دارد. اما ما در این نوشتۀ کوتاه سعی خواهیم کرد تا واکنش گروه‌های متفاوت را بررسی کنیم. با شنیده شدن خبر مرگ ابراهیم رئیسی که به قصاب تهران مشهور بود، چه کسانی احساس شادی کردند و چه کسانی غرق در غم و اندوه شدند؟

بی شک اولین گروهی که از مرگ ابراهیم رئیسی احساس خوشحالی داشتند بازماندگان و دوستان کشته شدگان سال ۶۷ بودند. رئیسی که آن هنگام عضو «هیئت مرگ» بود، هزاران تن از جوانان ایران را به جوخه های اعدام سپرد. دومین گروه شادمان، خانواده های دادخواه کشته شدگان اعتراضات سراسری در انقلاب زن، زندگی، آزادی بودند. رئیسی هم در دوره ریاست قوه قضائیه و هم در دوره ریاست جمهوری عامل قتل جوانان ایران بود. سومین گروهی هم که احساس شادی از مرگ این قاتل داشتند، مردم مظلوم خاورمیانه در عراق و لبنان و سوریه و فلسطین بودند. این مردم خود را قربانی سیاست‌های توسعه طلبانه جمهوری اسلامی می دانند و از مرگ یک عضو این رژیم احساس خوشحالی کردند.

اما چه کسانی از مرگ ابراهیم رئیسی ناراحت شده و لباس غم و اندوه به تن کردند؟ اولین گروه اقلیتی که خود را شریک غم از دست دادن رئیسی می دانستند، گروه سرکوب‌ گر در داخل ایران بود که در راس آن سپاه و مسئولین رژیم قرار دارد. دومین گروه بدون شک نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی و تروریست‌های منطقه ای در عراق و لبنان و سوریه و فلسطین بودند که فریاد وامصیبتا سر دادند. حوثی‌ها در یمن، حماس در فلسطین، حزب الله در لبنان و مزدوران جمهوری اسلامی در عراق از مرگ یک جلاد احساس ناراحتی کردند. سومین گروه هم دیکتاتورهای جهان بودند که غم از دست دادن یکی از دوستان شان را در اعماق وجود خود حس کردند. بشار اسد، نیکولاس مادورو و ولادمیر پوتین که خواسته های مردم خود را سرکوب می کنند از عزاداران رئیسی بودند.

واکنشها به کشته شدن رئیسی خود گواه این حقیقت است که او قاتل و سرکوبگری بیش نبوده است.

مطالب بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *