جدل پشت درهای بسته باشگاه پرسپولیس و سهمخواهی مدیران در تصمیمگیری برای انتخاب سرمربی جدید میتواند آینده این باشگاه را به خطر بیندازد و پرسپولیس که در یک دهه اخیر مربیان خارجی و ایرانی موفقی را روی نیمکتش دیده، حالا در آستانه یک تصمیم پرخطر است.
مسئله انتخاب مربی خارجی در فوتبال ایران را فقط بحران مالی و بیتعهد بودن مالی باشگاهها یا شرایط سیاسی و اجتماعی برای کار یک مربی حرفهای خارجی در ایران پیچیده نمیکند، بلکه باشگاهها در ایران را مدیران تحمیلی دولت و حاکمیت اداره میکنند و آنها در دوران اغلب کوتاه مدیریتشان، منافعی خارج از عرف حرفهای را جستوجو میکنند و استخدام مربیان و بازیکنان خارجی فرصتی برای سودجویی مالی است.
هر کدام از مدیران و اعضای هیئت مدیره باشگاه با فعالان حوزه نقلوانتقالات پیوندهایی پشتپرده دارند و سعی میکنند مربی یا بازیکن خارجی را از مسیر موردعلاقهشان جذب کنند تا از این نقلوانتقال منافعی داشته باشند. این رقابت بین آنها برای استخدام مربی یا بازیکن خارجی کشمکش درون باشگاهها را پدید میآورد.
انتخاب مربی خارجی یک روند منطقی شامل بررسی فنی گزینهها، بررسی مسائل مالی قرارداد و چشمانداز باشگاه با آن مربی ندارد، بلکه هر کدام از صاحبان فرصت تصمیمگیری در باشگاه میخواهند گزینه موردنظر خود را تحمیل کنند.
باشگاه نه کمیته فنی صاحب فکر و شناختی دارد که در انتخاب مربی خارجی زوایای فنی را بررسی کند و نه مدیران باشگاه در حوزه قرارداد حرفهای، صاحب مهارت کافیاند؛ اما آنها در آشفتهبازار فوتبال ایران آموخته شدهاند که برای بر باد دادن بودجه باشگاه راهی پیدا کنند، گزاف بخرند و سهم بخواهند.
در فوتبال ایران، بارها سودجویی مدیران باشگاهها از قراردادهایی که امضا میکنند، عیان شده است اما اخبار درباره چنین ماجراهایی در فوتبال ایران همیشه زود از یاد میرود و مستندات کافی برای آنها کشف نمیشود و مدیران میتوانند رسانههای غیرمستقل را برای لاپوشانی فساد مالی تحت تاثیر قرار دهند.
باشگاهها چون مالک خصوصی ندارند، رفتار مالی مدیران تحمیلشده به باشگاهها بر اساس منافع شخصی تنظیم میشود و حراج سرمایههای باشگاهها که درآمدشان از طریق تبلیغات برای نشانهای تجاری حکومتی و رانتی است، برای مدیران اهمیتی ندارد.
لیگ برتر ایران در تعطیلات نیمفصل است و پرسپولیس روزهایش را بدون سرمربی به بطالت میگذراند. بعد از استعفای یحیی گلمحمدی، واکنش پرسپولیس برای انتخاب مربی جدید سست و با تعلل بوده و مذاکرات با برانکو ایوانکوویچ و سایر گزینههای خارجی هم بینتیجه مانده است.
مربیان خارجی که سالهای اخیر در فوتبال ایران کار کردهاند، اغلب حضوری کوتاهمدت داشتند و با فسخ یکطرفه قرارداد جدا شدهاند. پرسپولیس آخرین مربی خارجیاش را به همین ترتیب از دست داد. گابریل کالدرون در اعتراض به وضعیت مالی پرسپولیس و روشهای غیرقانونی نقلوانتقال پول برای پرداخت دستمزد (ناشی از تحریمهای بانکی) توانست قراردادش را یکطرفه فسخ کند. مثل آندرهآ استراماچونی در استقلال. ژوزه مورایس، سرمربی سپاهان، نیز اخیرا قصد جدایی داشت و باشگاه سپاهان بهسختی توانست او را برای ادامه همکاری قانع کند.
جدایی زودهنگام مربیان خارجی در فوتبال ایران به دلایل گوناگون ورزشی و سیاسی و اجتماعی پا گرفتن یک روند فنی پویا را دشوار کرده است. باشگاههای ایرانی، حتی آنها که به تمول با بودجههای رانتی کلان مشهورند، به نداشتن تعهد مالی شهرت دارند و این میتواند برای هر مربی خارجی تازهوارد به ایران تردیدهای زیادی ایجاد کند. این در حالی است که مربیانی مثل کارلوس کیروش یا برانکو ایوانکوویچ که سالهای طولانی در ایران کار کردهاند، به مناسبت تجربیاتی که در مواجهه با مدیران ایرانی داشتند، میدانستند با چه ترفندهایی میتوانند منافع حرفهایشان را حفظ کنند. آنها مناسبات حاکم بر فوتبال ایران را شناخته بودند و چه بسا از دل مناسبات غیرحرفهای منافعشان را تامین میکردند. برای یک مربی جدید اما کار در فوتبال ایران پیچیدگیهایی ناآشنا و غریب دارد.
شرایط سیاسی و اجتماعی که جمهوری اسلامی به ایران تحمیل کرده است، میتواند هر مربی خارجی را برای شروع همکاری با یک باشگاه یا فدراسیون ایرانی دچار شک کند. یک مربی خارجی میتواند از اینکه ایران مقصد مربیگریاش باشد، احساس خطر کند. همه اینها نشان میدهد که انتخاب مربی خارجی برای یک باشگاه یا فدراسیون ایرانی دشوار است.
پرسپولیس پس از وقتگذرانی با برانکو ایوانکوویچ که با تیم ملی عمان درگیر جام قهرمانی آسیا بود، حدود یک هفته هم با ژوزه پسیرو، سرمربی تیم ملی نیجریه، فرصت سوزاند. پسیرو، مربی پرتغالی، با نیجریه در جام ملتهای آفریقا مشغول کار است و حتی او نیز فرصتی برای مذاکره با پرسپولیس ندارد. نامهای دیگری مثل خاویر پریرای اسپانیایی هم که برای باشگاه پرسپولیس مطرح شدند، یا گمانهزنیاند یا مذاکرات پرسپولیس با آنها بینتیجه مانده است.
پرسپولیس اگر فرصت تعطیلات نیمفصل را بدون انتخاب سرمربی پشت سر بگذارد، در نیمفصل دوم لیگ برتر بهسختی میتواند نمایشی در حد مدعی قهرمانی ارائه کند؛ اما مسئله مدیران باشگاه چیز دیگری است.
هر کدام از اعضای هیئت مدیره و تیم اجرایی میخواهند مربی خارجی موردنظر خود را از مسیر مورداعتماد خود پیدا و تحمیل کنند و پشت پرده چنین کوششی هم انگیزههای مالی با بستن قراردادی گزاف است. گرانترین و بیحاصلترین قرارداد با یک مربی خارجی را در فوتبال ایران فراموش نکنیم؛ مارک ویلموتس، سرمربی سابق تیم ملی ایران، که هنوز پس از چند سال روشن نشده است او از چه مسیری و چرا چنان گران با فدراسیون فوتبال ایران قرارداد بست.
مدیران ایرانی شیفته چنین قراردادهای بیحسابیاند و این بار پرسپولیس به بهانه فرصت اندک برای انتخاب سرمربی جدید، در خطر امضای یک قرارداد با ارقامی عجیب است.