نودوپنج درصد هستی از ماده سیاه تشکیل شده است. برخلاف اسم اش که ماده سیاه است، اصلا ماده سیاه ماده نیست، در اصل هیچ چیزی نیست. نه به نور واکنش نشان میدهد و نه با خودش کنش و واکنشی دارد. شاید همان هیچ گه میگویند همین ماده سیاه باشد. با همه این حال برخی از دانشمندان بر این باورند که شاید ماده سیاه یکی از اساسی ترین مادهای باشد که هستی را شکل داده و نگه داشته است. ولی چرا ما انسانها در این ماده هیچ چیزی نمیبینیم؟ چندین نظریه در این مورد وجود دارند. اول اینکه شاید اجزای ماده سیاه در بعدی باشد که انسان توانایی دید و تحیلل آن را ندارد و نخواهد داشت. یا اینکه ماده سیاه قادر است اجرای خود را از دید و دست بشر مخفی نگه دارد که حاکی از توانایی خارق العاده آن است، و یا اینکه ماده سیاه همان هیچ است و چیزی در هیچ و ورای هیچ وجود ندارد.
یا اینکه، همه اسرار هستی در این ماده سیاه است و برای حفاظت از این اسرار این ماده اینگونه نامرعی و غیر قابل درک و تحلیل درست شده است. ماده سیاه هرچه که هست و یا هر چه که نیست همه گویای علم ودرک خیلی محدود ما از اسرار و ابعاد هستی است.
با همه پیشرفتی که بشر در تگنولوژی و علم فیزک و فضا داشته، باز نسبت به اسرار و ابعاد هستی دانش، و توانایی ذاتی بشر بسیار محدود است. برای دست یافتن به اسرار و ابعاد هستی، بشر به توانایی و هوش فراانسانی نیاز دارد و هوش مصنوعی شاید جواب این معما باشد. هوش مصنوعی هم که اکنون در نتفه و آغاز راه خود است نیاز به زمان زیادی برای تکامل دارد. تا آن زمان به قول خواجه نیشابوری: می نوش ندانی از کجا آمده ای، خوش باش ندانی به کجار خواهی رفت