«قصر دیوانگان»؛ داستان قدیمی‌ترین آسایشگاه روانی جهان

«قصر دیوانگان»؛ داستان قدیمی‌ترین آسایشگاه روانی جهان

نزدیک به یک میلیارد نفر در سراسر جهان به نوعی از اختلالات روانی مبتلا هستند و هر ۴۵ ثانیه یک نفر در اثر خودکشی جان خود را از دست می‌دهد. در دوران معاصر، آگاهی عمومی درباره اهمیت سلامت روان و مقابله با انگ اجتماعی مرتبط با آن افزایش یافته است اما در مورد قدیمی‌ترین بیمارستان روان‌پزشکی جهان چه می‌دانیم؟

اگر این پرسش را در گوگل جستجو کنید، به این پاسخ می‌رسید که بیمارستان سلطنتی بتلم در حومه لندن، قدیمی‌ترین بیمارستان روانی در جهان است.

اما دانشنامه بریتانیکا یادآور می‌شود که ریشه‌های دانش روان‌پزشکی بسیار قدیمی‌تر از آن است و به جهان عرب بازمی‌گردد؛ جایی که از نخستین قرون ظهور اسلام، بیمارستان‌هایی ویژه بیماران روانی و ذهنی در بغداد، قاهره و دمشق تاسیس شدند.

در آن دوران، بیماران در بیمارستان‌هایی درمان می‌شدند که حوزه فعالیت‌ آنها ترکیبی از پزشکی، علم و مراقبت‌های اجتماعی بود. گفته می‌شود نخستین بیمارستان در تاریخ اسلام در سال ۷۰۷ میلادی و به فرمان ولید بن عبدالملک، خلیفه اموی، در دمشق بنا شد.

در شام، نورالدین محمود زنگی در حدود سال ۱۱۵۴ میلادی «بیمارستان نوری» را در دمشق تاسیس کرد که الگوی طراحی و مدیریت بیمارستان‌ها در جهان اسلام شد.

در عراق نیز چند بیمارستان ساخته شد، از جمله بیمارستان رشید، بیمارستان مقتدری و بیمارستان موصل. با این حال، مشهورترین آن‌ها بیمارستان عضدی بود که عضدالدوله دیلمی در سال ۹۷۸ میلادی در بغداد بنیان گذاشت.

در مصر، احمد بن طولون در سال ۸۷۲ میلادی «بیمارستان عتیق» را در شهر فسطاط بنا کرد، و پس از آن، سلطان منصور قلاوون بیمارستانی بزرگ‌تر با نام «بیمارستان منصوری» یا «بیمارستان قلاوون» را در قاهره ساخت.

در این دوره، شماری از پزشکان و فیلسوفان برجسته ایران و جهان اسلامدر شکل‌گیری شناخت علمی از روان و ذهن نقش داشتند؛ از جمله ابوبکر محمد رازی که توصیفی دقیق از اختلالات روانی و علل آن ارائه داد، و ابن سینا که میان کارکردهای حس، تخیل و حافظه با شرایط فیزیولوژیکی بدن پیوند برقرار کرد. همچنین جبرئیل بن بختیشوع، اوحد الزمان و دیگران، قرن‌ها پیش از آنکه اصطلاح «روان‌پزشکی» در معنای مدرنش پدید آید از پیشگامان درک رابطه میان جسم و روان بودند.

سازمان خدمات درمانی بریتانیا می‌گوید بیمارستان سلطنتی بتلم در نزدیکی لندن همچنان قدیمی‌ترین بیمارستان فعال در حوزه سلامت روان در جهان به شمار می‌آید.

بیمارستان سلطنتی بتلم

اما داستان این بیمارستان چیست؟

وقتی بیمارستان بتلم در سال ۱۶۷۶ بازسازی شد، از بیرون باشکوه‌ترین آسایشگاه روانی جهان به نظر می‌رسید، اما درون آن واقعیتی کاملا متفاوت جریان داشت.

بیمارستان بتلم در آن زمان به یکی از جاذبه‌های معروف لندن تبدیل شده بود و گردشگران در کنار اماکنی مانند کلیسای وست‌مینستر یا باغ وحش شهر از آن بازدید می‌کردند.

این بیمارستان الهام‌بخش شمار زیادی از شعرها، نمایشنامه‌ها و آثار هنری شد. بنای جدید آن که از سال ۱۶۷۶ مورد استفاده قرار گرفت، چنان مجلل بود که آن را با کاخ ورسای مقایسه می‌کردند.

این همان بیمارستان بتلم بود که بیشتر با نام «بدلم» (Bedlam) شناخته می‌شود.

اما از همان آغاز، بتلم چیزی فراتر از یک آسایشگاه روانی صرف بود.

مایک جی، نویسنده کتاب «در این مسیر جنون نهفته است» می‌گوید: «بتلم یکی از بناهای شاخص لندن و از نخستین بیمارستان‌های تخصصی در درمان بیماری‌های روانی در جهان بود.»

او می‌افزاید: «این بیمارستان در گذر زمان به نوعی «زادگاه جنون» بدل شد.»

ریشه‌های مذهبی

مانند بسیاری از بیمارستان‌های قدیمی، بیمارستان بتلم نیز ریشه‌ای مذهبی داشت. این مرکز در سال ۱۲۴۷ میلادی به عنوان صومعه‌ای وقف‌شده به مریم مقدس در بیت‌لحم تاسیس شد.

تا حدود سال ۱۴۰۰، بتلم به یک بیمارستان قرون وسطایی تبدیل شده بود، اما در آن زمان «بیمارستان» بیش از آن که به معنای ارائه مراقبت‌های پزشکی باشد، به معنای پناهگاهی برای «آوارگان و نیازمندان» بود، افرادی که جایی برای رفتن نداشتند و این صومعه را پناهگاه خود می‌دانستند.

با گذر زمان بتلم به مرکزی برای نگهداری از کسانی تبدیل شد که نه تنها فقیر بودند، بلکه قادر به مراقبت از خود نیز نبودند، به ویژه کسانی که جامعه آن‌ها را «دیوانه» می‌خواند.

تا قرن هفدهم، شهرت این بیمارستان آن‌قدر گسترده شده بود که در بسیاری از آثار نمایشی و اشعار دوره جاکوبین از آن یاد می‌شد.

در نمایشنامه‌های آن دوره از نام یا مفهوم بتلم برای طرح پرسش دیرینه استفاده می‌کردند: چه کسی دیوانه است، چه کسی عاقل است و چه کسی توان و ظرفیت تصمیم‌گیری دارد.

بخش پایانی کمدی «فاحشه درستکار» اثر توماس دکر و توماس میدلتون، که در سال ۱۶۰۴ نوشته شد، مرز باریک میان «عقل» و «جنون» و هراس از لغزیدن از یکی به دیگری را به تصویر می‌کشد.

در این نمایش، نظافتچی بیمارستان با لحنی شوخ‌طبعانه می‌گوید: «من اتاق دیوانه‌ها را جارو می‌کنم، برایشان کاه می‌آورم، زنجیر برای بستنشان می‌خرم و میله برای زدنشان. خودم هم زمانی در اینجا دیوانه بودم، اما خدا را شکر، پدر آنسلم مرا کتک زد و دوباره عاقلم کرد!»

پس از بازسازی بیمارستان، به واسطه معماری باشکوه و ظاهر مجلل آن، طعنه زدن به مرز میان عقل و جنون با اشاره به تفاوت خارج و داخل ساختمان حتی آسان‌ترهم شد.

بیشتر شبیه یک قصر

زمانی که بنای جدید بیمارستان در سال ۱۶۷۶ ساخته شد، با هیچ بیمارستان دیگری در آن دوران شباهتی نداشت.

طراح آن رابرت هوک، نقشه‌بردار شهر، فیلسوف طبیعت‌گرا و دستیار سر کریستوفر رن، معمار و ریاضی‌دان مشهور، بود.

نمای ساختمان ۱۶۵ متر طول داشت و با ستون‌های کورینتی و برجی با گنبدی با شکوه زینت یافته بود. طراحی آن الهام‌گرفته از کاخ تویلری در پاریس، در دوران لویی چهاردهم بود.

بیمارستان چشم‌اندازی رو به باغ‌ و بوستان‌هایی داشت که در دو سوی آن درختان صف کشیده بودند و در مجموع ظاهری داشت که بیشتر شبیه کاخ باشکوه پادشاه فرانسه در ورسای بود تا بیمارستانی برای بیماران روانی.

به تعبیر یکی از نویسندگان «این ساختمان تا سال‌ها تنها بنایی در لندن بود که شبیه یک کاخ به نظر می‌رسید.»

مایک جی می‌گوید: «این بخشی از تلاشی بود برای بازآفرینی لندن به عنوان شهری بزرگ و مدرن، که جای انبوه ساختمان‌های چوبی قرون وسطایی پیش از آتش‌سوزی بزرگ لندن را بگیرند. در عین حال، نوعی احساس غرور و نیکوکاری را القا می‌کرد. این بیمارستان قرار بود لندن را به شهری بهتر و باشکوه‌تر برای همه تبدیل کند. بعضی آن را قصر دیوانگان می‌خواندند.»

در واقع بیمارستان جدید ظاهر آراسته‌ای به مسئله‌ای داده بود که در نگاه بیشتر لندنی‌ها زشت و ناپسند می‌نمود.

...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *