پس از سقوط رژیم اسد، نابودی تقریبی توان نظامی حماس و حزب الله لبنان و کشته شدن رهبران آنها، کمر نیابتی های جمهوری اسلامی و محور مقاومت آنها شکست. با نگاهی ریزبینانه به اینگونه اعمال و رفتارهای رژیم جمهوری اسلامی ایران، میتوان به این نتیجه رسید که ظاهرا رژیم جمهوری اسلامی ایران در تلاش برای احیای دوباره نیابتی هایش در منطقه است .رویایی که یکی از دکترین رژیم جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس اش بوده و هست.
در همین چند هفته اخیر شاهد ارسال کمک های جمهوری اسلامی ایران به لبنان در لوای خیرات برای تشیع جنازه حسن نصرالله بودیم. صدها کیلو زعفرانی که قیمت آن گرم به گرم با طلا برابری میکند، خشکبار صادراتی مرغوب و سایر اقلام به لبنان فرستاده شد . حال این امر یا برای بدست آوردن دلها بوده و یا برای اینکه حزب الله از طریق فروش آنها بتواند راه جدیدی برای کسب در آمد داشته باشد، سوالیست که باید پرسید.
ظاهرا رژیم جمهوری اسلامی حاضر است که دست به هر کاری بزند تا بتواند برای ادامه حمایت های مالی و تسلیحاتی خود از گروههای نیابتیش در منطقه کسب درآمد کند. هر هفته شاهد تلاشهای رژیم برای تقویت برنامه تسلیحاتی و پهپادی آن هستیم. همان تسلیحات و پهپاد هایی که حماس، حزب الله، حوثی های یمن در منطقه و نیروهای روسیه برای آتش افکنی در اوکراین از آنها استفاده میکنند.
این رژیم هنوز امیدوار است که بتواند توان از دست رفته گروه های نیابتی خود را در منطقه بازیابی کند. برای همین دست به دامان چین و روسیه میشود و منابع و ذخایر کشور را به بهایی ناچیز در اختیارشان میگذارد تا چندر غازی بدست آورده و به نیابتی هایش بدهد.
اما طی اتفاقات یکی دو سال اخیر به نظر میرسد که رژیم ایران با اینکه دهه هاست از گروههای تروریستی در منطقه حمایت کرده و به آنها وعده هایی از پشتیبانی و حمایت در مواقع ضروری را داده، وقتی که زمان اجرای این وعده ها فرارسیده، نتوانسته به آنها عمل کند. این امر سبب گشته که حتی نیابتی هایش اکنون با شک و شبهه به وعده های آنان بنگرند، و پایه های اعتمادشان را از دست بدهند.